چند شب پیش یه سید هندی رو ملاقات کردم چندتا ماجرای ناب که برای خودش پیش اومده بود رو برام نقل کردیکی رو
در وبلاگ ماجرا پشت ماجرا بخونید دیگری رو همین جا :
روزی در یکی از ایالت های هند بودیم توی یک خیابان قدم می زدیم سر یک چهار راه یکی از این فال گیرها نشسته بود منو دید صدا زد بیا بنشین فالتو بگیرم منم به همراهم گفتم بیا بنشینیم ببینیم چی می گه , فوری یه زیرانداز برام پهن کردنشستم به من گفت اول ده روپیه بده 10 روپیه رو گرفت و گفت : تو یه فکری کن پیش خودت تا من بگم مسئله چیه
منم یادم افتاد به یه خونواده ای که تو ایرون جوونشون مفقود الاثر بود مادرش مرتب می گفت: پسرم زنده است اما خبری از او نبود , توی ذهن خودم گذراندم که اینت جوان الان کجاست ؟ چه وضعیتی داره ؟
فالگیر هندی ازم پرسید موضوعی که دربارش فکر کردی درباره موجود زنده بود یا از اشیاء , انسان بود یا حیوان؟
پاسخ دادم آدمه, سئوال کرد اسمش چند سالشه ؟ جوونه یا پیر؟ پاسخ دادم اینو دیگه بهت نمی گم پس تو ده روپیه رو برای چی گرفتی؟! خودت باید بگی
خیلی خوب خودت اسمت چیه اسم مادرت چیه اسم پدرت چیه ؟ چندتا سئوال دیگه پرسید اما هیچ اشاره ای درباره اون جوون و دیگر وابستگانش نگفتم
دیدم یه نگاه به آسمون کرد بعد شروع کرد یه چیزایی رو کاغذ نوشت و محاسباتی انجام داد پس از مدتی که کارش تموم شد رو کرد به من و گفت:
کسی که دربارش فکر کردی یه جوونه خیلی زیبا ست که الان توی یه باغ بسیار زیبا داره برا خودش کیف می کنه میوه های خوب عالی حسابی اونجا بهش میر سند صبر کن ببینم ! موکلین من حتی نمی تونند به اون باغ نزدیک بشن ؟
مگه شما موکل هم داری ؟ آره این حرف ها رو موکلان من بهم می گن اونا رفتن جوون رو پیداش کردند
بازهم چیزی بهش نگفتم فقط پرسیدم یعنی به نظر شما اون زنده است ؟
کمی تأمل کرد وبعد گفت : معلومه به نظر من که زنده است اما توی هند که نیست وایسا ببینم اصلا اون باغه توی هیچ جای این کره خاکی هم نیست ولی زنده است !
من دیگه جوابمو گرفته بودم اما اون فالگیر مرتاض همینقدر بیشتر حالیش نشد چون او با عالم غیب معنویات که مرتبط نبود اصلا از این طیف چیزی درک نمی کنه چون موکلینش ممکنه از ارواح خبیثه ویا اجنه باشند بنابراین او بیشتر از این نمی تونه چیزی رو درک کنه به عبارتی اگه آدما با ریاضت های غیر شرعی به این مراحل برسند اما بزرگانی مثل مرحوم مقدس اردبیلی , علامه طباطبایی, امام راحل , نخودکی وشیخ جعفر و.... که با عبادت و ریاضت شرعی به این مراحل رسیده اند اونها دیگه همه چیزو می فهمند ولی همه چیز رو هم نمی گن ظرفیت وجودیشون ازاین حرف ها بیشتره , خوب بگذریم
وقتی ایرون اومدم به خانواده اون جوون ماجرای شهادت اون جوون رو گفتم اتفاقا چند هفته بعد خبر شهادتش رسما اعلام شد.
این ماجرا من رو به یاد آیات سوره آل عمران می اندازد
وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاء عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ {آل عمران/169} فَرِحِینَ بِمَا آتَاهُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ وَیَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُواْ بِهِم مِّنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ {آل عمران/170} یَسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمَةٍ مِّنَ اللّهِ وَفَضْلٍ وَأَنَّ اللّهَ لاَ یُضِیعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِینَ {آل عمران/171}
(ای پیامبر )هرگزگمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شده اند مرده گانند بلکه آنان زنده اند و نزد پروردگارشان روزی داده می شوند, آنها به خاطر نعمت های فراوانی که خداوند از فضل خود به ایشان بخشیده است خوشحالند ؛ و به خاطر کسانی که هنوز به آن ها ملحق نشده اند( مجاهدان و شهیدان آینده) خوشوقتند ؛ ( زیرا مقامات برجسته آن ها را درآن جهان می بینند ؛ و می دانند) که نه ترسی بر آن ها ست و نه غمی خواهند داشت. و از نعمت خدا و فضل او ( نسبت به خودشان نیز) مسرورند و ( می بینندکه) خداوند پاداشت مؤمنان را ضایع نمی کند,( نه پاداش شهیدان و نه پاداش مجاهدانی که شهید نشدند).