علی نفس نفس زنان داشت ویلچر داداشو هل می داد که داداشش به حرف اومد و گفت آخه این هم شد زندگی چرا خدا بین آدما فرق می گذاره یکی توی بالا شهر توی یک خانواده ثروتمند بی عیب و نقص بدنیا میاد یکی هم مثل من توی برّ بیابون توی یه خونواده فقیر و بی سواد آخه چرا خدا بین ما آدما فرق گذاشته علی که دیگه خیلی خسته شده بود گفت : داداش عزیزم اینجوری فکر نکن حتما خدا حکمتی توی این کار گذاشته اصلا بیا این مسئله رو امروز ظهر توی مسجد از امام جماعت محلمون بپرسیم آخه داداشش حسین با این حال که فلج بود اما اهل مسجد بود و هر روز سعی می کرد با علی آقا نماز رو توی مسجد به جماعت بخونند علی آقا هم اگر چه هر روز می بایست مسافتی رو ویلچر داداششو هل بده اما از این کار لذت می برد .
وقت نماز ظهر شد اونها به اتفاق نماز رو خوندند علی آقا بعد از نماز جلو رفت سلام کرد و گفت: حاج آقا یه سئوال داشتم می خواستم بدونم مگه یکی از اصول مذهب ما شیعه ها عدل خداوند نیست پس چرا یکی را آنقدر نعمت دهد که از سرش زیاد می آد یکی رو هم مثل داداش من به این مهربونی اما فلج خلق می کنه اون هم توی یک خانواده فقیر و بی سواد مگه خدا نمی تونست داداش منو هم سالم خلق کنه؟!
حاج آقا جواب داد: ببین پسرم این مسئله جوابش خیلی مفصله اگه خسته نمی شی توی مسجد بمون تا برا هردوتون توضیح بدم .
بعد شروع کرد و گفت: خداوند متعال ، نظام آفرینش را براساس علم و حکمتش ، در سراسر عالم هستی نظام علّى و معلولى برقرار; به این معنا که براى هر حادثه و پدیده اى در عالم ، علتى وجود دارد ، و هر علتى نیز معلولى مختص به خود دارد ; مانند آتش که سبب گرما ، و نور که سبب روشنایى هستند ، و هیچ معلولى از علت خود و هیچ علتى هم از معلول خود جدا نیست . نمى شود آتش باشد ; ولى نسوزاند، نمی شود پدر و مادری، آنچه باید رعایت کنند را رعایت نکنند ; در عین حال این بى توجهى در سلامت فرزند اثر نکند و این مسأله با تجربه علمى ثابت شده و در روایات هم آمده است. و همان گونه که آتش سوزنده است ، چه انسان بداند و چه نداند هر غذا و روحیه اى هم اثر ذاتى و طبیعى خود را دارد ; چه والدین و افراد دیگر از آن آگاه باشند و چه آگاه نباشند ; مگر اینکه چیز دیگرى مانع اثر گذارى آن شود یا اثر آن را خُنثی کند ; بنابراین هر یک از کرى ، کورى ، فلجى و.. . علت خاصى دارد که تغذیه هاى ناصحیح ، نسل هاى گذشته ، افراد جامعه و اراده پدران و مادران در آن مؤثر بوده و باعث شده این گونه افراد در جامعه پیدا شوند .
در این موارد، نوزادان بى گناهند و خداوند نیز منزه است . علت آن والدین و کسانى هستند که آگاهانه یا ناآگاهانه باعث شده اند که این افراد ، ناقص الخلقه به دنیا آیند و این، اثر ذاتى و بازتاب عمل آنهاست ; اما از آنجا که خداوند رحمان و رحیم است، براى افرادى هم که به عللى در دنیا گرفتار این نوع بیمارى ها و حوادث دیگر مى شوند ، وظیفه و اجر و پاداشى خاص قرار داده است که اگر وظایف خود را انجام دهند و گناه نکنند ، سختى هاى آنان به نحو احسن جبران خواهد شد ; به گونه اى که صد در صد راضى خواهند شد ; «إنّما یوفّى الصّـبِرونَ أَجرَهُم بغَیر حِساب ;(زمر ، 10) بى تردید ، صابران ، اجر و پاداش خود را بى حساب دریافت مى دارند»