ب) عدالت بر دو قسم است: فردى و اجتماعى.
عدالت فردى یعنی شخص خود را در قید و بند دستورات شریعت نگه دارد و به اخلاق اسلامى، پاى بند کند.
عدالت اجتماعى یعنی نسبت به دیگران به انصاف عمل کند و درباره کسى ستم روا ندارد. این ویژگى بیشتر به زمامداران و سردمداران حکومت مربوط مى شود. جنبه اجتماعى عدالت آن قدر مهم است که پیامبر بزرگوار اسلام درباره آن فرمود: پست ترین و بى مقدارترین مردم نزد خداوند کسى است که مسئولیت امور مسلمین را بر عهده گیرد و در میان آنان به عدل و داد رفتار ننماید.
اما عوامل انحراف:
1.تصریح به عدالت ورزى، حتّى با دشمن و نیز برشمردن آن به عنوان نزدیک ترین راه به تقوا، در آیه ای که ابتدا آوردم حاکى از اهمیت این عنصر در نگاه قرآن کریم است. نیز نشان مى دهد یکى از مهم ترین راه هاى انحراف از خط عدالت، کنارگذاشتن و دورى جستن از خطّ تقواى الهى است.
2. «اى کسانى که ایمان آورده اید، به طور کامل قیام به عدالت کنید. براى خدا شهادت دهید; گرچه (این گواهى) به زیان خود شما، یا پدر و مادر و نزدیکان شما بوده باشد. چرا که اگر آنان غنى یا فقیر باشند، خداوند سزاوارتر است که از آنان حمایت کند. بنابراین، از هوى و هوس پیروى نکنید که از حق منحرف خواهید شد.»(نساء، آیه 135)
آیه فوق پیروى از هواى نفس و ترک تقوى را وسیله ناخوشایندى در ترک عدالت، بر می شمارد؛ بنابراین روشن مى شود که مهم ترین و دست کم یک راه مهم انحراف از عدل ترک تقوى و به عبارت دیگر پیروى از هواهاى نفسانى است.
حاصل آن که:
در حوزه عدالت فردى؛ کنترل نکردن خواهش هاى منفى نفس، انجام گناه و از دست دادن ملکه و روحیه تقوى ، محور قرار دادن خواست هاى پست و به فراموشى سپردن خواست های متعالى روح و کرامت انسانى در قلمرو عدالت اجتماعى، پشت پا زدن به معیارها، ضابطه گرایى، شایسته سالارى و...
و محور قرار دادن روابط، چاپلوسى ها، باندسالارى و...
عامل انحراف از عدالت است.