باز این چه شورش و چه عزا و چه ماتم است
باز این چه شورش است که در خلق عالم است
اخیرا چند تا اس ام است برایم آمد که نقل سخنان برخی از نویسندگان بود اما من برای آن ها جواب داشتم خوبه که شما هم بخونید
حسین بیشتر از آب تشنه لبیک بود اما افسوس که به جای افکارش زخم های تنش را نشانم دادند و بزرگترین درسش را بی آبی نامیدند
جواب من:
نشان دادن زخم های تن حسین بود که اشک من و شما را در آورده و روحیه ظلم ستیزی را در ما شیعیان زنده نگه داشته است به طور کلی اشاره کردن به مسائل احساسی عاشورا از نظر روانی ظاهرش گریستن است ولی باطنش پرورش روحیه ظلم ستیزی است همین امر موجب شده که شیعه هرجای دنیا که باشد پرجنب و جوش بوده و ساکت ننشسته این را از همین روضه ها و هیئت ها و اشک ها بدست آورده است
این هم یک جمله از کتاب وارثان عاشورا :
حسین مانند کویر نیست که بایستی تا آخرش را ببینی مانند کوه است هرچه بالاتربروی بیشتر می بینی (مرحوم استاد علی صفایی حائری)